شهرام شرفی: وقوع حوادث، نارضایتیها و اعتراضات اخیر در استان خوزستان در انتقاد از بیآبی یا کمآبی، یک تلنگر است که همواره در مباحث مرتبط با مدیریت بحران، بایستی مرحلهی موسوم به «پیشگیری و کاهش» را در سیاستگذاریها، جدی گرفت. فرض کنید بیآبی، کمآبی یا تنش آبی و آن سوی قضیه، بیبرقی و قطع روزانهی […]
شهرام شرفی: وقوع حوادث، نارضایتیها و اعتراضات اخیر در استان خوزستان در انتقاد از بیآبی یا کمآبی، یک تلنگر است که همواره در مباحث مرتبط با مدیریت بحران، بایستی مرحلهی موسوم به «پیشگیری و کاهش» را در سیاستگذاریها، جدی گرفت.
فرض کنید بیآبی، کمآبی یا تنش آبی و آن سوی قضیه، بیبرقی و قطع روزانهی برق، بحران تلقی شود.
در مباحث مدیریت بحران، چهار مرحله وجود دارد که مدام به دنبال همدیگر میآیند و کاملاً پیوسته به یکدیگر هستند:
الف ـ پیشگیری و کاهش.
ب ـ آمادگی.
پ ـ مقابله.
ت ـ بازسازی.
به دیگر سخن، مدیریت بحران، از مدیریت پشا بحران، حین بحران و بعد از بحران شکل گرفته است.
فرض کنید الان به یکباره و البته براساس پیشبینی وقوع خشکسالی، همهی چشمههای آب شرب شهر خرمآباد خشک شوند.
در مرحلهی پیشگیری و کاهش و مرحلهی آمادگی، گفته میشود که شرکت آب و فاضلاب شهرستان خرمآباد میبایست با رویکرد پیشگیرانه، آمادگی کافی برای مقابله با وقوع احتمالی چنین بحرانی را داشته باشد و حتی تمرینهای فنی و کاری لازم را هم انجام بدهد.
در مورد برق هم همینگونه است؛ ما از قبل باید پیشبینی کنیم روند رشد جمعیت کشور و مصرف برق چگونه است و از قبل، اقدامات پیشگیرانه را انجام بدهیم تا سطح تولید برق در کشور متناسب با سطح مصرف باشد و دچار بحرانی همچون قطعیهای روزانهی برق نشویم.
اگر در مباحث مدیریت بحران و مباحث پدافند غیرعامل، اقدامات عینی از نوع «پیشگیری و کاهش» یا همان «مدیریت پیشا بحران» را به صورت کامل و جامع انجام بدهیم هیچگاه بحرانهای احتمالی به مراحل ضد امنیتی و ضد انتظامی، نخواهند رسید.
برای مثال: وقتی براساس آمار به صورت رسمی اعلام میشود در فلان استان (مثلاً خوزستان) بیش از ۵۰۰ روستا با تانکر آبرسانی میشود قبل از آنکه انتقادات به حالت اعتراضات خیابانی کشیده شوند و سایر پیامدها رخ بدهد میبایست اقدامات ساختاری و لازم و کافی برای رفع این مشکل انجام بشود.
یا، وقتی بارها گفته شده است و گفته میشود در استان لرستان که حوزه بالادست استان خوزستان است کمتر از ۲۵ درصد اراضی کشاورزی از نوع آبی هستند و این میتواند در آینده باعث مهاجرت، فقر درآمدی کشاورز و ایجاد نارضایتی بشود قبل از آنکه بحران احتمالی رخ بدهد میبایست کوشش کرد تخصیص آب لرستان را افزایش داد.
مقصود، آن است که مدیریت استراتژیک به ما میآموزد: منتظر نمانید تا بحران، سراغ شما بیاید و بعد کلی انرژی، مصرف کنید تا بحران، مدیریت و مهار شود؛ بلکه با رویکرد عملیاتی برمبنای دو عنصر «پیشبینی» و «پیشگیری»، موضوعات را قبل از آنکه از سطح «مشکل» به سطح «مسئلهی اجتماعی» تبدیل شوند چارهاندیشی و راهکارشناسی کنیم.