مکر و حیله های عمر بن سعد…
مکر و حیله های عمر بن سعد…
زمان در حال نمایان کردن ذات پلید آن کسانی بود، که سالیان سال خود را از مشاهیر ،عابد و زاهد و خادم حق تعالی می نامید ...!!!

اختصاصی / پایگاه خبری افق لرستان،” عمر بن سعد”پس از ورود امام علیه السلام به سرزمین کربلا، با چهار هزار سرباز که چشم و گوش آنها به واسطه کیسه های زر بسته شده بود،وارد کربلا شد…!!!

اهالی نینوا و غاضریه نیت پاک خود را به امام حسین علیه السلام نشان دادند…
قسمتی از زمین های کربلا را که هم اکنون قبر مطهر امام در آن واقع شده است را به وی فروختند…!!!

اما همانطور که در جهان هستی انسانهای پاک سیرت وجود دارد
رذل سیرتان نیز در همه جای جهان در حال آلوده کردن نفس انسانی هستند…!!!

آری ” کثیر بن عبدالله ” که بسیار مرد گستاخ و یکی از بدترین مردان آن زمان بحساب می رفت ،از طرف” عمر بن سعد” مامور شد …!!!

تا به نزد امام حسین برود ،کثیر بی درنگ به وی گفت : اگر بخواهید در همین ملاقات اول حسین را به قتل می رسانم ،اما عمر بن سعد کمر به همت بسته بود، تا نام خود را در تاریخ به شنیع ترین مردان تبدیل کند و به او این اجازه را نداد …!!!

کثیر بن عبدالله با ترش رویی و حیله بازی به سوی خیمه های امام راهی شد…

او با “ابو ثمامه صیداوی”روبرو شد .
ابو ثمامه با هزان آتش که در دل داشت، نزد امام حسین رفت و فرمود ،تاریکی جهل و خیانت اهل کوفه در چشمان این تیره دل نمایان است…!!!
این شخص هیچ راه راستی در پیش ندارد ،مگر آنکه مرگ شما …!!!

ابو ثمامه به کثیر اجازه ورود نداد ،و او را مجبور به برگشتن نزد عمر بن سعد نمود…!!!

وعدهای پادشاهی ری چشمان عمر بن سعد را کور کرده بود ، بی آنکه به عاقب کار خود اندیشه کند ،ماموری دیگر را نزد امام فرستاد تا از او بپرسد چرا و به چه علت به اینجا آمده ای…!!!

امام حسین علیه السلام با آرامی و متانت هرچه تمام تر رو به آن مامور فرمود :مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید باز میگردم…!!!

به قلم مسعود طولابی

ادامه دارد…